مدح و ولادت امام حسین علیهالسلام
گوش جانم چشم بر راه صدای دیگری ست پای دل سر در هوای ماجرای دیگری ست گرچه خیلی ها به ظاهر کربلا هستند لیک باطـنـا امشب مدینه کـربـلای دیگری ست چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره اند در دل گهواره هم اهل کسای دیگری ست خنده گریه خنده گریه خنده گریه خنده اشک بیت مولا غرق اشک و خنده های دیگری ست شیر از انگشت های وحی می نوشد حسین سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری ست آمد آن کان عطا، کهف الورا؛ خـون خـدا او بُـوَد آئــیــنـۀ حُـسـن جــمــال کــبـریــا عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت می توان فـهـمید این را از کـلام اهـل بیت ساغـر لبهای هر معصوم می گوید حـسین بسکه لبـریـز است نام او ز جـام اهل بیت هم شتـابش بـیـشتـر هم اینکه جایش بیشتر کـشتی اش هم فـرق دارد با تمام اهـل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حـسین سفره ای که پهن می گردد به نام اهـل بیت روز و شب بر او درود حق درود اهل بیت روز و شب بر او سلام حق سلام اهل بیت گفت پیغمبر حسین از من بُوَد من از حسین پس بُوَد او بر تمام اهل بیت نور دو عـین تا که میخوانم تو را هر دیده می بارد تو را از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را در روایت هست هر که دوستش دارد خدا در دلش چون داغی ازیک لاله می کارد تو را عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده ام از گریـبانش چنان خورشید می آرد تو را ما نه؛ فـرزند پـیـمبر می شود قـربـانی ات هستی اش را می دهد تا که نگه دارد تو را جـامـه ات را آسـمـانی ها عوض کردند تا سـخـتـی رخت زمـیـنـی ها نـیـازارد تو را زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو سینـۀ پیغـمبر است و قـلب زهـرا جای تو اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم بین هیئت ها ز یکـدیگـر عـیـادت می کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خـلـق را ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم عــالــم نــوزادی مـا فــرق دارد بـا هــمـه ما بـرایت گـریه از وقـت ولادت می کـنیم هر غـمـی دیـدیم، فرمودند فـابک للحـسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالم جان حسین آذری میخوانمت: جانیم سنه قربان حسین |